غربت شاملو در نهمين سال درگذشت...

چند روز پیش (جمعه، ۲ مرداد، ۱۳۸۸) نهمین سالگرد وفات شاعر آزادی بود.تقریباً اکثر وبلاگها و وبسایتها یه ستونی رو به شاملو اختصاص داده بودند،هر چی میخواستم در مورد شاملو یه چند خطی بنویسم  مگه میشد!!! دستم می لرزید و یاریم نمیکرد.گفتم بزارم سنت شکنی کنم!!! آخه ما ایرونی ها عادت داریم مرده پرست باشیم.گذاشتم یه چند روزی از ماجرا بگذره بعد بیام تو گود!!!
هر چند خودم و در حدی نمیبینم که حتی عکش شاملو رو تو وبلاگم لود کنم چه برسه به دو سه سطر ....،ولی گفتم تو این آشفته بازار آزادی بزار از شاعر آزادی هم یه یادی بکنم!!!
احمد شاملو در شعر تحت تأثیر نیما یوشیج و «شعر نو» بود. گرچه بعد ها وی سبک جدیدی را با عنوان «شعر سپید» یا «منثور» در شعر فارسی پدید آورد.
 شاملو غیر از کتب اشعار، ترجمه ها، نمایش نامه، داستان، قصه و آثار پژوهشی و فرهنگی بسیاری نیز دارد. کتب اشعار او که جایگاه خاصی در میان شاعران و خوانندگان دارد هوای تازه، باغ آینه، لحظه‌ها و همیشه، آیدا در آینه، آیدا، درخت و خنجر و خاطره، قنوس در باران، مرثیه‌های خاک، شکفتن در مه، ابراهیم در آتش، دشنه در دیس، ترانه‌های کوچک غربت، مدایح بی‌صله، در آستانه و ... است.
اشعار سیاسی و پس از آن عاشقانه های وی جریان ادبی ایران را متحول کرده و جایگاه شگرفی در میان شعردوستان دارد. وی در دهه 20 خورشیدی در فعالیت های سیاسی شمال کشور شرکت داشت و پس از آن در تهران بازداشت شده و به زندان شوروی در رشت منتقل شد. پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 نیز بازداشت و به زندان شهربانی و قصر منتقل می شود. وی در سال 1334 از زندان آزاد شد.
شاملو از اعضای کانون نویسندگان ایران بود و در سال 1348 به عضویت در این کانون در آمد. او در اوایل انقلاب سال 57 عضو هیئت دبیران این کانون بود.
احمد شاملو اشعارش را با صدای خود نیز تکثیر نموده و مراسم های شعرخوانی بسیاری برگزار کرده است. مجموعه کتاب و نوار صوتی کاشفان فروتن شوکران و سکوت سرشار از ناگفته‌هاست از جمله آنهاست.
اشعار سیاسی شاملوی بزرگ در سپهر شعر فارسی جاودان و اثر گذار بوده و بارها در میان هواداران وی تکثیر و خوانده شده است. شعر «مرگ وارطان» در مجموعه کاشفان فروتن شوکران که برای بزرگداشت وارطان سالاخانیان، مبارز مسیحی ایرانی که در زیر شکنجه های وحشیانه رژیم شاهنشاهی جان داد از اشعار مشهور احمد شاملو است. این شعر در ابتدا برای فرار از سانسور با نام «مرگ نازلی» منتشر شد.

بهار ، خنده زد و ارغوان شکفت
در خانه ، زير پنجره ، گل داد ياس پير
دست از گمان بدار
با مرگ نحس پنجه ميفکن
بودن به از نبود شدن خاصه در بهار...
وارطان سخن نگفت ؛
سرافراز ، دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت...
وارطان سخن بگو
مرغ سکوت ، جوجه مرگی فجيع را در آشيان به بيضه نشسته ست
وارطان سخن نگفت ؛ چوخورشيد
از تيرگی درآمد و در خون نشست و رفت...
وارطان سخن نگفت
وارطان ستاره بود
يک دم در اين ظلام درخشيد و جست و رفت...
وارطان سخن نگفت
نازلي بنفشه بود ، گل داد و مژده داد:
"زمستان شکست" و رفت...

شاملو چند هفته پس از انقلا سال 57 به ایران بازگشت و سردبیر هفته نامه کتاب جمعه شد که پس از چاپ 40 شماره توقیف شد.
با گسترش سرکوب و خفقان سیاسی انتشار آثار او نیز متوقف شد. طی این سال ها که نزدیک به یک دهه به طول انجامید شاملو به سرودن شعر و پژوهش ادامه داد.
در اوایل دهه 70 برخی از آثار او به صورت محدود اجازه چاپ یافت. وی در سالهای پس از ان نیز در انزاویی تحمیل شده در منزلش در فردیس کرج همراه با همسرش آیدا زندگی کرد.
شاملو برای سالها اجازه انجام فعالیت های ادبی نداشت و بسیاری از آثار وی نیز در توقیف بود.
وی در این تنهایی پس از گذراندن دوران سخت بیماری آرتروز و قند و قطع پای وی در شب 2 مرداد 79 درگذشت.
پیکر احمد شاملو در امامزاده طاهر شهر کرج به خاک سپرده شد.
 سنگ قبر وی طی سالهای گذشته بارها توسط خانواده وی عوض شده است. ناشناسان سنگ قبر شاملو را که با امضای او مزین شده بارها تخریب کرده اند.

0 نظرات: