خطابه‌ی تدفین(برای چه گوارا)

غافلان
هم‌سازند،
تنها توفان
کودکانِ ناهمگون می‌زاید.
هم‌ساز،سایه‌سانانند،
محتاط در مرزهای آفتاب.    
در هیأتِ زندگان مردگانند.             
وینان؛
دل به دریا افگنانند،
به‌پای دارنده‌ی آتش‌ها
زندگانی دوشادوشِ مرگ
 پیشاپیشِ مرگ
هماره زنده از آن سپس که با مرگ
و همواره بدان نام
که زیسته بودند،
که تباهی
از درگاهِ بلندِ خاطره‌شان
 شرمسار و سرافکنده می‌گذرد.
کاشفانِ چشمه
کاشفانِ فروتنِ شوکران
جویندگانِ شادی
 در مِجْری‌ِ آتشفشان‌ها
شعبده‌بازانِ لبخند
در شبکلاهِ درد
با جاپایی ژرف‌تر از شادی
در گذرگاهِ پرندگان.
در برابرِ تندر می‌ایستند
خانه را روشن می‌کنند.
و می‌میرند...
احمد شاملو/خطابه‌ی تدفین/دشنه در دیس/25 اردیبهشتِ 1354
دانلود شعر با صدای احمد شاملو

4 نظرات:

نعیمه گفت...

ممنون

مینا گفت...

بسیار عالی و متناسب با شرایط این روزهای مملکت ما .

elham* گفت...

روزهای تکرار شونده.،

خوشه چین گفت...

این شعر عالی بود. مونده م چطور قبلا نخونده بودمش. اشک در آر بود.