خار...

حتی تن نسیم ازین سیم خاردار
خونین است
 شور گریز درمن
می جوشد
 می خواهم
 هر تکه ز لباس مرا خاری
بردارد و به باد سپارد
 می خواهم
 یک شب گلوله ای
 بر شیشه ی سکوت پراند
 سنگی
 ای کاش بین ما
گر خار می کشیدند
 با خارهای ساق گل سرخ
 دیوار می کشیدند

1 نظرات:

کیمیاگر گفت...

نسخه صدو هجدهم وبلاگ "کیمیای سعادت"

به پشت سر خود نگاه کنید

2رد پا می بینید!

یعنی خدا همیشه در کنارتان بوده است.

و بعضی جاها ردپا یکی می شود!

آنجا همان موقعی است که سختی ها و مشکلات زیاد بود ...

در این مواقع تنها نبودی، اشتباه نکن!

در آن مواقع خدا شما را به دوش خود گرفته بود ...