اندر احوالات شهرداری و مدیران کشور

چند وقتی بود که دنبال سوژۀ جدیدی میگشتم که بتونم مطلب نون و آب داری تو وبلاگم منتشر کنم که به دلیل پاره ای از مسائل و مشکلات درسی نتوستم چیز به درد بخوری گیر بیارم اما امروز (20/06/1387 ) که داشتم تو محله مون قدم میزدم به آثار باستانی زمان پارسها ومادها برخوردم!حالا فکرمیکنید من چیدیدم؟شیر بال دار،اسب تکشاخ یا شمشیر رابینهود!
اشتباه حدس زدین من هیچ کدوم از این آثار های باستانی رو ندیدم.چون اگه میدیدم مطمعناً الان سازمان میراث فرهنگی دنبالم بود!
یه صحنه ای دیدم که توی هیچ شهر دنیا (البته به جز بگرام افغانستان) ندیده بودم (اونم تو اخبار سیاسی)!
انبوه زباله های شهری که کم کم داره جزء لاینفک شهرها و محله های ما میشه. زباله هائی که انواع بیماریها رو با خودش حمل میکنه،حالا خدا کنه سر و کلۀ دکتر و پرستار جماعت تو محله پیدا نشه فکر میکنید چی میشه آقا سعید توپ رو شوت میکنه تو زباله ها و طبق عادت بچه های جنوب (ابراهیم خان قاسمپور و احمد عابدزاده بهتر میدونند منظورم چیه) پا برهنه میره که توپ و بیاره. چی میشه؟ خدا به آقا سعید رحم و صبر عاجل عنایت کنه!!!البته منظور ما از آقا سعید چیز بدی نیست چون هم محله ای هست حتماً ما رو میبخشه!!!
آخر ماه میشه میری حقوق بگیری که یهو چشمت به فیش حقوقی میخوره که خیلی رمانتیک نوشته : عوارض شهرداری 5% !!!
حالا بگذریم که موقع ساخت و ساز باید دم درب شهرداری چادر زد و شب و روز طواف کرد از این اطاق به اون اطاق و سرکیسه کردن ماها!اما موقعی که نوبت ما میرسه که بریم یقۀ اونا روبگیریم وای مث توپ هندبال میشیم(البته به راگبی هم شباهت داره!!!) آخرش هم مجبور میشیم خودمون بیل و گاری رو برداریم و یه چند ساعتی بشیم کارمند افتخاری شهرداری!!!
آخر سر هم تو هفتۀ دولت میرن تو تلوزیون از اقدامات حکیمانه شون تقدیر میکنند و به هم نون قرض میدن.
آقایان دورۀ این اداء اطفالها گذشته!مدیر موفق کسیه که کمتر حرف بزنه و بیشتر عمل کنه آما کو،گوش شنوا!
مدیری که سینما خونده میاد میشه شهردار،و مدیری که کشاورزی وعمران خونده میاد میشه متولی ورزش و ...
آقایان باید کار رو به کاردان سپرد تا دیگه شاهد این تصویری که در پائین صفحه میبینید نباشیم !!!


2 نظرات:

زهرا گفت...

سلام، امیدوارم موفق باشید
خوندم، جالب بود
یه سر هم یه سایت ما بزن ممنون میشم
همه اش هم فقط به خاطر بچه هاست
آدرس را در قسمت سایت درج کردم
موفق باشید
زهرا

وحید گفت...

از این صحنه ها زیاده !