روز جهانی کودک و تابوی جوخه ها

در بد زمان و دنیائی روزگار میگذرانیم،در گوشه ای از این پهنای ناهمگون کودکی در پی استشمام رایحه های وجودی انسانیت  و محبت و در طرفی دیگر کودکی در انتظار لحظه ی موعود مرگ.
امروز در شرق ندا و فریاد کودک شرقی فقط زنده ماندن است و بس، و هر دم خود را آماده ی پرواز بر فراز جوخه های دار روزگار میکند.
آری جشن واقعی کودک شرقی زمانی خواهد بود که تابوی جوخه ها در هم شکسته شود و بر نعش بی جان خود سوگواری نکند!
فریدون مشیری عقیده دارد:
نمي خواهم بميرم، با كه بايد گفت؟
كجا بايد صدا سر داد؟
                 در زير كدامين آسمان،
                            روي كدامين كوه؟
كه در ذرات هستي رَه بَرَد توفان اين اندوه
كه از افلاك عالم بگذرد پژواك اين فرياد!
كجا بايد صدا سر داد؟
فضا خاموش و درگاه قضا دور است
زمين كر، آسمان كوراست
نمي خواهم بميرم، با كه بايد گفت؟
اگر زشت و اگر زيبا
اگر دون و اگر والا
من اين دنياي فاني را
هزاران بار از آن دنياي باقي دوست تر دارم.
به دوشم گرچه بارغم توانفرساست
وجودم گرچه  گردآلود سختي هاست
نمي خواهم از اين جا دست بردارم!
تنم در تار و پود عشق انسانهاي خوب نازنين
بسته است.
دلم با صد هزاران رشته، با اين خلق
             با اين مهر، با اين ماه
                         با اين خاك با اين آب ...
                                                 پيوسته است.
مراد از زنده ماندن، امتداد خورد و خوابم نيست
توان ديدن دنياي ره گم كرده در رنج و عذابم نيست
هواي همنشيني با گل و ساز و شرابم نيست.
جهان بيمار و رنجور است.
دو روزي را كه بر بالين اين بيمار بايد زيست
اگر دردي ز جانش برندارم ناجوانمردي است.
نمي خواهم بميرم تا محبت را به انسانها بياموزم
بمانم تا عدالت را برافرازم، بيفروزم
خرد را، مهر را تا جاودان بر تخت بنشانم
به پيش پاي فرداهاي بهتر گل برافشانم
چه فردائي، چه دنيائي!
              جهان سرشار از عشق و گل و موسيقي
و نور است ...
نمي خواهم بميرم، اي خدا!
                             اي آسمان!
                                     اي شب!
نمي خواهم
             نمي خواهم
                          نمي خواهم
                                     مگر زور است؟
صفحه ی ویژه بنیاد کودک در فیس بوک »»»
روز جهانی "کودک" مبارک...
براستی،نگاه های این کودک چه چیز را نشانه گرفته است؟

4 نظرات:

امیر گفت...

سلام،
خدا کنه در حال تماشای مراسم اعدام و شلاق زدن نباشه فقط!

مينا گفت...

امين جان واقعا دلم براي كودكان ايراني ميسوزه . با اين شرايط افتضاح توجه كردي تازكيها نسبت به چند سال قبل مردم بيشتر بچه دار ميشوند ؟
نگاه معصوم اين كودك شايد به آينده اي نامعلوم باشد .

نعیمه گفت...

می دونی که مسائل مربوط به کودکان جزو اون مسائلیه که برام خیلی مهمه.
پس
ممنون بابت این پستت

اردیبهشت گفت...

شعر فریدون مشیری بسیار زیبا و به جا بود. به راستی هم همینطوره. من ه ماین دنیای فانی رو بیشتر از دنیایی که خبری از آن ندارم، دوستد دارم...
کودک در ایران... تمام قطعنامه ی حمایت از کودکان رو که تورق کنی(یه نسخه اش رو من در خانه دارم)، یک تبصره اش هم با آنچه در ایران می گذرد همخوانی ندارد.