دزدان فی البداهه و نوکیسه گان درباری

روبروی خونه ما یه سطل زباله قرار داره که هر از چند گاهی مردم همیشه در صحنه و سرشار از فرهنگ ناب انقلابی و اصیل ایرانی میان و در نیمه های شب و به طور ژانگولری اون و  غنیمت ور میدارن!
خلاصه این عمل نهادینه شده یه دو  سه باری پشت سر هم انجام شد و سر  و صدای اهالی محله در اومد که ای بابا چرا شهرداری نمیاد یه سطل زباله واس محله بزاره.ما هم که سرمون واسه این کارهای غدیر ژانگولری غش میره رفتیم و با یکی از اعضای شورای شهر که از دوستای قدیمیمونه سر صحبت و باز کردیم که حرف حسابتون چیه؟ چرا یه سطل زباله ناقابل نمیارین واس محله ما نصب کنید!
اون طفلی هم حرفی نداشت ولی میگفت گیریم که ما نصب کردیم ،خب دوباره میان به غنیمت ورش میدارن،ما که نمیتونیم هی از بودجه فلاکت زده شهرداری خرج کنیم!ولی طی یه حس قدیمی مخ زنی که از دوران اصلاحات هنوز تو وجودم باقی مونده بود مخ یار رو زده و متقاعدش کردم که بیاد یه فرصت دیگه به محله بده!
بالاخره حرفمون به کرسی نشست و سطل زباله رو آوردن،نشستیم و فکر کردیم که اگه فکری نکنیم دوباره هم همین آش و همین کاسه! آق شمس از دوستان و همسایگان فکر بکری کرد و سطل زباله و به کمک یه زنجیر سه متری به دیوار وصلش کرد که دیگه کسی نتونه به غنیمت برش داره!(جا داره توی این وبلاگ از آق شمس تشکر ویژه ای بشه!!!)
فلاش بک:  یکی اشخاص به ظاهر مخلص جنگ و نوکیسه کنونی که در زمان جنگ هشت ساله تموم هم و غمش پرونده سازی برای لشکریان مخلص ملت بود،طی چند نوبت که  پاش به مجلس باز شده بود نقل کرده که تموم ثروت و دارائی اش رو از راه زحمت و ممارست بدست آورده! ما هم منکر زحمت و ممارستش نیستیم(مگه همین دزد محله ما زحمت نمیکشه که تا پاسی از شب بیدار بمونه و واس بردن سطل زباله ها رنج و مشقتی وصف ناشدنی رو تحمل کنه!) از قضاء این فرد فوق العاده مخلص شده وزیر یکی از وزارت خانه هائی که ارتباط مستقیم با رنج مردم و  معیشت مردم داره.این شخص مخلص که فضای مطبوعاتی امروزه کشور را برای جولان دادن و بداهه گوئی مناسب دیده گفته: من نرخ تورم و خط فقر رو اصلاً قبول ندارم و همش کاغذ بازی و آمارهای پمپ بنزینیه! کی گفته گوشت کیلو بیست هزار تومنه،من خودم همین دیشب گوشت خریدم کیلو 7500!
یه چیزی تو سر بی مغزم نمیره،یا من مث اصحاب کهف یه پانصد سالی توی غار بودم و از اوضاع بازار خبر  ندارم یا که شاید از  خوشی زیاد نمیدونم ناخوشی یعنی چه!
دو  سه واحد درس پرش اولی: دزدی در فرهنگ اجتماعی جهان شمول! ما بر سه قسمه:
  1. دزدی عریان(همین دزد سطل زباله های محله ما)
  2. دزدی نهان(اختلاس های میلیاردی آقازاده ها)
  3. دزدی شرعی(مصادره اموال)
اگر بخوام از منصب عدالت و آموزه های کتاب وحی آسمانی(قرآن) به این سه قسم نهادینه شده در فرهنگ مسروقه ما یه نظری بندازم هر سه مورد هیچ فرقی با هم ندارند،تازه دزد نوع اول صواب اعمالش تا بیکرانه،چون واس سیر کردن شکم زن و بچه اش دست به این کار زده!
دعاهای پرش اولی آخر سال: پروردگارا این مملکت را از شر دزد و دروغگو به هر نحوی که زیست میکنند مصون بدار!!!
برای مشاهده تصاویر در سایز بزرگتر حتماً کلیک کنید!

1 نظرات:

نگار گفت...

الهی آمییییییییییییین